نویسنده: دکتر قاسمعلی کوچنانی




 

مرتب کردن آموزه ها و تعلیمات مفید در یک نظام، قدری دشوار است، زیرا آثار کلامی او نشان می دهد که نظم و ترتیب آنچنانی که یک نظام فکری به آن نیاز دارد به هیچ وجه از نکات اساسی موردنظر او نبوده است. قسمت عمده ی نوشته های وی به شکل مجموعه هایی از سؤال و جواب است، و در این پرسش و پاسخها موضوعات فقهی و تاریخی و کلامی بدون نقشه درهم آمیخته شده است. تنها رساله از رساله های کلامی او که دارای نظم و ترتیب خاص است، اوائل المقالات است مشتمل بر سه بخش: نکات اساسی و عمده ی اختلاف میان امامیّه و فرقه های دیگر، مخصوصاً معتزله، دوم، بحث مفصّل تر درباره ی توحید و عدل و نبوّت و امامت و معاد، و بالاخره سرفصلهای متنوّعی که بعضی از آنها نام «نکات لطیف علم کلام» دارد، و برحسب موضوع گروه بندی شده ولی ترتیب آنها مطابق نقشه ی خاص نیست.
هسته ی مرکزی اعتقاد مفید که همه ی آموزه های دیگر او به آن وابسته است، این است که هر کس باید به حضور یک امام معصوم منزّه از خطا در جهان معتقد باشد(1). در این اعتقاد پای چند مسئله به میان کشیده می شود، و سؤالاتی را پیش می آورد که خاطر مفید را به خود مشغول می کرد. وی بخش بزرگی از نوشته های خود را به دفاع از جانشینی بر حقّ امامت علی علیه السلام و یازده فرزند او اختصاص داده است. (2)
مفید بر این اعتقاد است که امامان از ارتکاب گناه مصون هستند، و همچنین از قصور در وظایف شرعی که ممکن است از سهو و غفلت در آن زمان که آنان متصدی امر امامت بوده اند حادث شود، در امانند. مفید، با استناد به روایات، متمایل به این اعتقاد است که امام از همه ی علوم و فنون و زبانها آگاهی دارد، ولی گفته است که این امر به هیچ وجه یک امر ضروری در امامت به شمار نمی رود. در بعضی از موارد امام از آینده و از آنچه در ضمیر بعضی از مردمان می گذرد خبر دارد، ولی مفید اصولاً درصدد اظهار این مطلب نیست که ائمّه از غیب آگاهی دارند، چه این آگاهی از غیب را تنها مخصوص خدا می داند. گفته است که حتی احتمال آن می رود که امامی از حقیقت نهفته در موردی آگاه نباشد و در مورد خاص تنها از روی ظواهر قضاوت کند(3). امامان همچون دیگر مردمان آفریده های حادثند و در دوران زندگی همانند دیگران در معرض بیماری و آسیب قرار دارند. ولی بدنهای امامانِ از دنیا رفته اکنون در بهشت جای دارد نه در گورهای ایشان. (4)
هر کس مکلّف است امام زمان خود را بشناسد. بنابر روایتی از امامیّه که مفید از صحّت آن به سختی دفاع می کند، هر کس از دنیا برود و امام زمان خود را نشناخته باشد، همچون کسی مرده است که در روزگار جاهلیت می زیسته است(5). بنابراین توجّه به وحی الهی که از طریق پیغمبر به مردمان می رسد، مطلقاً برای کسی که می خواهد به بهشت داخل شود، ضرورت دارد. اینکه امام زمان شیخ مفید در غیبت می زیست، او را بر آن داشت که کتابهایی درباره ی غیبت و دو مسئله ی خاصّ مربوط به آن بنویسد. یکی دلیل تأخیر بازگشت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، و دیگری محفوظ ماندن معجزه آسای او از پیری در ایّام غیبت.
با آنکه عقل به یاری سمع (وحی) برای دست یافتن به نتایج درست و نخستین اصول مربوط به تکلیف اخلاقی نیازمند است، با وجود این، ایمان شخص مؤمن باید با معرفت عقلی واقعی و تا حدّی مبتنی بر عقل و استدلال بوده باشد. پذیرفتن حجّیت افراد و تقلید به کار نمی آید، زیرا آنچه کورکورانه پذیرفته شود به آسانی از دست می رود. امام غایب، مثلاً، از آن جهت تاکنون ظاهر نشده است که می داند اعتقاد بیشترین پیروان او مبتنی بر تقلید است، و بر چنین مردمی نمی توان اعتماد کرد(6).
هر کس عاقل باشد، اخلاقاً موظّف است که عقل خود را همچون وسیله ای برای اثبات وجود خدا به کار برد. آن کس که بتواند عقل خود را در این خصوص به کار اندازد و چنین نکند، پیوسته در آتش مخلّد خواهد بود، چه او مؤمن راستین نیست. (7) به کار انداختن عقل و استدلال درباره ی خدا به معرفت یگانگی او می انجامد. این امر مستلزم پذیرفتن این اعتقاد است که خدا زنده و توانا و دانای همه چیز و شنوا و بینا است و به چشم دیده نمی شود. ولی کسی را نرسد که از حدود قرآن و حدیث تجاوز کند و خدا را به نامهایی بخواند که مبنای آنها تنها عقل باشد. (8)
عقل به مدد وحی، نیز به نتایجی درباره ی عدل الهی می رسد. خدا آفریدگان را آفرید و به خاطر خیر و صلاح خودشان خواستار فرمانبرداری و اطاعت آنان شد. خدا در این جهان و جهان دیگر تنها برای خیر و صلاح بندگان و آفریدگان خود عمل می کند. (9)
مفید، به پیروی از مکتب معتزلی بغداد، بر آن است که خدا بنا بر حکمت و نه بنابر عدالت خود چنین عمل می کند. این ملاحظه در آموزه ی «لطف» مفید مورد بحث قرار گرفته است. امامت نیز نمونه ای از لطف الهی است.
خدا هرگز به چیزی که بیرون از قدرت و استطاعت آفریدگانش باشد، فرمان نمی دهد(10). هرگز خواستار آن نیست که کسی مرتکب گناه شود. (11) امامیانِ [امامیهای] دیگری که اعتقاد مخالف دارند، مؤمن واقعی نیستند، و نباید به آنان همچون مسلمانان واقعی نظر شود. (12)
مفید در سراسر کلام خود بر این اعتقاد است که خدا عادل، و آدمی آزاد است. از این نظر به همان شدّت و قدرت دفاع می کند که معتزله از آن دفاع می کنند.
در روزهای آخر پیش از پایان یافتن جهان، امام زمان بازگشت خواهد کرد تا حقوق خاندان علی علیه السلام و پیروان او را استقرار بخشد. و خدا گروهی از نیکان و بدان را برای پرداختن به آخرین نبرد به زندگی باز خواهد گردانید. و خدا نیکان را بر بدان پیروز خواهد ساخت، و سپس هر دو دسته خواهند مرد تا آنگاه که رستاخیز نهایی برسد و همگان در روز قیامت دوباره برانگیخته شوند. (13)
تا هنگام بازگشت امام دوازدهم، امامیّه مجاز و گاه مجبورند که درباره ی مذهب خود «تقیّه» کنند. حق و وظیفه ی تقیّه، تمایل و اظهار انقیاد امامیّه را نسبت به امام غایب محدود و پوشیده نگاه می دارد(14). عمل به تقیّه با پیروی از روش خود امام غایب که برای حفظ حیات شخصی تا روز ظهور چنان می کند، تأیید می شود.
در روز قیامت، پیامبر و پیروان راستین ایشان برای همه ی مؤمنان و حتی مرتکبان گناهان کبیره در میان ایشان شفاعت خواهند کرد. و آنان همه به بهشت راه خواهند یافت. تنها کافران پیوسته در آتش مخلّد خواهند بود. (15)

پی نوشت ها :

1. اندیشه های کلامی شیخ مفید، ص 70 به نقل از اوائل، ص 8؛ الفصول، صفحات 239-240.
2. به الارشاد، الافصاح فی الامامه، و المسائل الجرجانیه رجوع شود.
3. اوائل المقالات، صفحات 36-38.
4. همان، صفحات 45-46.
5. مفید، خمس رسائل فی اثبات الحجة، نامه ی دوم.
6. الفصول، ص 78.
7. همان، ص 79.
8. اوائل، ص 22.
9. همان، صفحات 25-26.
10. همان، صفحات 24-25.
11. المفید، تصحیح، صفحات 15-20.
12. المفید، السرویه، ص55.
13. اوائل، ص 50.
14. همان، صفحات 96-97.
15. همان، صفحات 52-57.

منبع مقاله :
کوچنانی، قاسمعلی(1388)، مدافع حریم تشیّع(مروری بر زندگی و آثار شیخ مفید)، تهران: همشهری، چاپ اول